English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (9156 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
postage stamp U تمبر پست
postage stamps U تمبر پست
poststamp U تمبر پست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
slip U پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slipped U پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
slips U پیش نویس تمبر نشده بیمه دریایی
stamp U تمبر
stamp U تمبر پست الصاق کردن
stamp U تمبر یا مهرزدن
stamps U تمبر
stamps U تمبر پست الصاق کردن
stamps U تمبر یا مهرزدن
postage U تمبر پستی
philatelist U تمبر شناس
philatelists U تمبر شناس
stamped U تمبر خورده
postmark U مهر باطله تمبر پست
postmark U تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
postmark U اثرمهر تمبر
postmarks U مهر باطله تمبر پست
postmarks U تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
postmarks U اثرمهر تمبر
philately U تمبر شناسی
philately U تمبر جمع کنی جمع اوری تمبر
by under stamped U کسر تمبر داشتن
franking machine U دستگاهی که تاریخ و هزینه پست را روی کاغ چاپ میکند نقش تمبر
it is sufficiently stamped U کم تمبر خورده است
philatelic U مربوط به تمبر شناسی
post card U کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
post free U بدون نیاز به تمبر زدن
stamp duties U پول تمبر
stamp duties U حق تمبر
stamp duty U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
stamp duty U حق تمبر
stamp tax U تمبر عوارض تمبر مالیاتی
stamper U تمبر الصاق کن
tamarind U تمبر هندی
first-day cover U پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
first-day covers U پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
food stamp U تمبر خوراک
food stamps U تمبر خوراک
stamped addressed envelope پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
The stamp doesnt stick. U این تمبر نمی چسبد
face value <idiom> U عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
Do you have any stamps? U آیا تمبر دارید؟
put into circulation U به جریان انداختن [پول، تمبر و ... ]
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com